پترولوژي سنگهاي دگرگوني افيوليت ملانژ نايين (استان اصفهان)
11/04/1386
افيوليت ملانژ نايين با روند شمالي –جنوبي خود، در شمال شهر نايين واقع شده است. اين افيوليت يكي از افيوليتهاي مزوزوئيك مربوط به ميكروپليت شرق ايران مركزي (CEIM) ميباشد. از لحاظ سنگ شناسي اين افيوليت شامل آهكهاي پلاژيك، بازالت و پيلولاوا، پلاژيوگرانيت، گابرو، پيروكسنيت و پريدوتيتهاي گوشته بوده كه طي فرآيندهاي دگرگوني و دگرساني به سنگهاي دگرگوني تبديل شده اند. سنگهاي دگرگوني كه در اين افيوليت يافت ميشوند عبارت هستند از مرمر، شيست، كوارتزيت، متاچرت نواري، اسكارن، آمفيبوليت، اسپيليت، متاگابرو، سرپانتينيت، رودينگيت و ليستونيت كه در زمينهاي از سرپانتينيتها قرار گرفته اند. در اين تحقيق بيشتر به بررسي دو گروه مهم از اين سنگ ها، شامل آمفيبوليتها و اسكارنها پرداخته خواهد شد. بر خلاف نظريات پيشين، اين سنگهاي دگرگوني قطعات بيگانهاي كه از نقاط ديگر به اين افيوليت آمده باشند نبوده، بلكه حاصل دگرگوني پوسته اقيانوسي اين افيوليت و رسوبات روي آن ميباشند. دگرگونيهاي مختلفي از زمان تشكيل اين افيوليت، بر آن تاثير گذاشته اند. سه مورد از مهمترين و گسترده ترين اين دگرگونيها شامل دگرگوني ناحيهاي اول (M1)، دگرگوني مجاورتي (M2) و دگرگوني ناحيهاي دوم (M3) ميباشند. سنگهاي آمفيبوليتي (شامل آمفيبوليتها و دايكهاي آمفيبوليتي) طي دگرگوني ناحيهاي اول (M1) و از سنگهاي بازيكي (شامل بازالت ها، گدازههاي بالشي و دايكهاي ديابازي) به وجود آمدند كه در طي گسترش مرحله اول دريا در ژوراسيك تشكيل شده بودند. بر اساس مطالعات ژئوترموبارومتري، رخساره اين دگرگوني در حد اواسط آمفيبوليت تا اوايل گرانوليت ميباشد. در برخي نقاط با نفوذ دايك هايي از جنس توناليت، بخشهاي آهكي و چرت هايي كه سطح اين آمفيبوليتها را ميپوشاندند در طي يك دگرگوني مجاورتي (M2) به اسكارن و متاچرت تبديل شدند. اين دگرگوني در حد رخساره آلبيت-اپيدوت هورنفلس بوده است. پس از آن يك دگرگوني برگشتي (M3) در حد رخساره شيست سبز، اسكارنها و آمفيبوليتهاي منطقه را تحت تاثير قرار داده و موجب ايجاد برگوارگي در اسكارنها و ظهور كانيهاي جديد (همانند پرهنيت، اپيدوت و كلريت) در آمفيبوليتها شده است. حضور آنكلاو هايي از جنس آمفيبوليت در درون اسكارنها نشان مي دهد كه آمفيبوليتها پيش از اسكارنها تشكيل شده اند. به عبارت ديگر دگرگوني مجاورتي (M2) پس از دگرگوني ناحيهاي اول (M1) رخ داده است. همچنين برگوارگي اسكارنها نيز نشان دهنده وقوع دگرگوني ناحيهاي دوم (M3) پس از تشكيل اسكارنها و دگرگوني (M2) ميباشد. بر اساس شواهد صحرايي رسوبات موجود بر روي آمفيبوليتهاي منطقه با رسوبات پوشاننده گدازه هاي بالشي اسپيليتي شده متفاوت هستند. علاوه بر اين آناليزهاي ژئوشيميايي نيز حاكي از تفاوت بين دايكهاي آمفيبوليتي و دايكهاي ورقهاي مي باشند. لذا با توجه به مقايسه آمفيبوليتها و دايكهاي آمفيبوليتي با گدازههاي اسپيليتي و دايكهاي ورقهاي اين افيوليت، اين منطقه دريا دو بار دچار باز و بسته شدن شده و دو فاز گسترش اقيانوس در اين منطقه قابل تشخيص است. اولين بار در ژوراسيك كه موجب تشكيل سنگ مادر بازالتي آمفيبوليتها و دايكهاي آمفيبوليتي شده و دومين بار در كرتاسه بالايي كه طي آن دايكهاي ورقهاي و گدازههاي بالشي به وجود آمده اند. تركيب شيميايي كلينوپيروكسنهاي آذرين و اوليه موجود در سنگهاي آمفيبوليتي، نشان ميدهد كه اين سنگها داراي ويژگيهاي IAT بوده و تا حدودي به MORB ها شباهت دارند. اما نتايج آناليز سنگ كل آمفيبوليتها مويد منشاء مورب برای اين سنگ ها است. اين آناليزهاي ژئوشيميايي بيانگر يك منشاء تهي شده براي سنگ مادر بازالتي آمفيبوليتها و دايكهاي آمفيبوليتي ميباشد. واژه های کليدي: افيوليت، سنگ های دگرگوني، نايين
- بازدید: 6595